زل زده بود به یک شاخه ی خالی.
گفتم : دکتر، بچه ها می گن دشمن آماده باش داده.
حتی برنگشت.
گفت : عزیز بیا ببین چقدر زیباست !
بعد همانطور که چشمش به برگ بود، گفت :
گفتی کی قراره حمله کنند؟